پیام رهبر انقلاب در پی اهانت به قرآن در آمریکا، بازتاب گستردهای در رسانهها داشت. این پیام حاوی نکات مهمی پیرامون اهداف و انگیزههای این اقدام نفراتانگیز بود.
به گزارش "تابناک" به همین بهانه دکتر علی اکبر ولایتی مشاور رهبر انقلاب در امور بینالملل، در گفتوگو
khamenei.ir با به بررسی استراتژی و تاکتیکهای اسلامستیزی نظام استکبار پس از 11 سپتامبر پرداخته است.
بنابر این گزارش اهم نکات طرح شده در این گفتگو به شرح زیر است:
ـــ استراتژی آمریکا که در پشت صحنه آن بدون تردید صهیونیستها نقش اساسی دارند، به نوعی پیاده کردن همان تئوری است که چند سال پیش ـ بعد از فروپاشی شوروی سابق ـ ساموئل هانتینگتون در نظریهاش با عنوان «برخورد تمدنها» مطرح کرد و گفت: برخورد آینده تمدن غرب با تمدن اسلامی و تمدن چینی است.
البته این به این معنی نیست که سیر قضایا به صورت جبری به آن سمت پیش میرود که این سه تمدن با هم برخورد کنند بلکه قرائت دیگر این است که باید اینطور بشود، نه این که اینطور میشود! یعنی طراحی یک برخورد خشن نظامی و سیاسی ـ امنیتی با به کار گرفتن جنگ نرم تبلیغاتی و روانی.
ـــ با توجه به آنچه درباره برداشت از نظریه هانتینگتون گفته شد و تردیدهایی که در مورد صحت ادعای آمریکائیها مبنی بر اینکه مسلمانان برجهای دوقلو را منفجر کردند و نسبت دادن آن به بنلادن و القاعده هست، میتوان تصور کرد که آنها از اساس این کار را کردند تا مسلمانان را متهم کنند و بهخصوص بگویند پایگاه این مسلمانان در افغانستان است و ما باید در آنجا باشیم تا از نفوذ مسلمانان به جهان غرب جلوگیری کنیم.
ـــ اینها از انواع حربهها استفاده کردهاند؛ یعنی پشت صحنه جنگ شیعه و سنی و افراطی و میانهرو که شعلههایش را در جهان اسلام روشن میکنند، عوامل صهیونیستی یا ترکیبی از عوامل صلیبیهای افراطی و صهیونیستها هستند. اینها در پشتصحنه وجود دارند و فعالیت میکنند. لیکن بیداری اسلامی و هوشیاری مردم مسلمان و روشنگریهایی که در ایران و دیگر کشورهای اسلامی میشود، کمکم این سلاح (تفرقهافکنی بین شیعه و سنی و افراطی و میانهرو) را کند کرده و اینبار به این تاکتیک متوسل شدهاند که کلیسا را پشت خودشان داشته باشند؛ لذا به تحریک مذهبی مسیحیت اقدام میکنند.
در ماجرای اخیر نیز تئوری از مبنا صهیونیستیِ هانتینگتون را تا جایی رساندهاند که کشیشی میخواهد قرآن را آتش بزند. در حقیقت اینها از تفرقهافکنی بین مسلمانان نتیجهای ندیدهاند و میخواهند تعصب صلیبیگری علیه مسلمانان را در جهان مسیحیت دامن بزنند تا پشت تهاجم ناتو و آمریکا، توجیه مذهبی را داشته باشند.
ـــ اسلامهراسی مقدمه «اسلامستیزی» است. یعنی در جهان غرب مسیحیان را از مسلمانان بترسانند و اسلام را بهطور کاذب یک خطر جلوه دهند تا برای دفع این خطر، اقدامات نظامی، سیاسی، تبلیغاتی و روانی خود را توجیه مذهبی کنند. یعنی اگر مسیحیان به خودشان نیایند، مسلمانان عملاً جهان مسیحیت را هم تحت تأثیر خودشان قرار خواهند داد. این ترس از اسلام و بهخصوص پشتصحنه افراطیگریهایی که با روح اسلام مغایرت دارد را شما در بعضی از کشورهای اسلامی و غیراسلامی و اروپایی میبینید؛ که البته هیچ توجیه منطقی ندارد و هیچ متفکر اسلامی از آن حمایت نمیکند.
ـــ این بنبستی است که امروز در زندگی بشر رفاهزده و سرخورده که هم محیطزیست خودش را خراب کرده و هم روابط درست بین انسانها را از بین برده و در جامعه و طبیعت هرج و مرج را حاکم کرده، دیده میشود. دنیای مصرفی تخریبکننده، آن بهشتی نیست که وعده میدادند و مردم طبیعتاً به معنویت رو آوردهاند. تمام قرائن نشان میدهد که در شرق و غرب عالم و در بین پیروان همه ادیان، انسان به نوعی به سوی فطرت الهی خودش برمیگردد.
اگر چنین برداشتی را بپذیریم، کسانی که نفعشان در ادامه وضعیت قبلی که صهیونیستها در آن نقش اساسی دارند، هست ـ یعنی حاکمیت یک گروه اقلیت پشت صحنه برخوردار از بخش اعظم منافع و مزایای مادی موجود در جهان و یک گروه اکثریت محروم از آن ـ باید هم چنین اختلالی را ایجاد کنند، ولی ما نباید این را به حساب کلیسا و مسیحیت بگذاریم. قرآنسوزی نشان میدهد که این «اسلامِ جمهوری اسلامی» و «اسلام انقلابی و سیاسی» نیست که مورد مخالفت آنهاست؛ بلکه مخالفت آنها با اصل قرآن و دستورات اسلام است و حالا ناچارند که نقاب از چهره بردارند و آنچه که در قلبشان میگذشته را آشکار کنند.
میم شین ::: چهارشنبه 89/6/24::: ساعت 12:29 عصر